اما علایم ظهور -به جز علایم حتمیّه که همان نشانههاى تفکیک ناپذیرند و در ادامه از آنها سخن خواهیم گفت- اکثرا با خود ظهور ارتباط استلزامى ندارند؛ چه اینکه ممکن است برخى حاصل نشوند ولى ظهور تحقق یابد (توضیح بیشتر این صورت در یاد سپارىهاى آخر این فصل خواهد آمد) و نیز محتمل است برخى حاصل شوند ولى ظهور توأم با آنها حادث نشود، بدین شکل که این نشانه ها بیانگر ظرف تحقق ظهور باشند؛ ظرفى که وسیعتر و به اصطلاح (اعم) از مظروف است مانند این که گفته شود: پستچى هنگامى مىآید که هوا صاف باشد، در اینجا حداکثر چیزى که استفاده مىشود این است که نامه رسان در هنگام نامساعد بودن اوضاع جوّى نخواهد آمد، ولى نمىتوان توقع داشت که همین فردا که هوا آفتابى است، او از راه برسد. به عبارت دیگر، وقتى او مىآید هوا صاف است نه این که هر وقت هوا صاف بود، او مىآید.
در مورد ظهور نیز اخبارى وارد شده که بیان مىدارد امام علیه السّلام زمانى ظهور خواهد کرد که فساد مالى و جنسى شیوع یافته و دین گریزى سکه ى رایج شده و...از این بیان مىتوان بدین نکته پى برد که امام در غیر این شرایط، ظهور نخواهد فرمود، اما اگر چشم گشوده و مشاهده کردیم که هم اکنون این اوضاع، بر جامعه بشرى حاکم است نمىتوانیم متوقع ظهور زود هنگام مصلح کل باشیم.